خواب بود، رویا بود، بیدار شدم، تموم شد...
باورم نمی شه دارم می رم، دارم اینجا رو ترک می کنم، با همه ی خوبی هاش، اما بلاخره کندم... آخر هفته آخرین سفری رو که رفتم با تمام وجودم بلعیدم و با هر پلکی که می زدم می گفتم به امید دیدار... شاید یه روزی و یه وقتی...
چقدر اثاث جمع کردن و بستن سخته!مخصوصآ آخراش که یه چیزایی می مونه که نه می خوایش و نه می تونی بندازیشون دور...
هی گفتم بیچاره این فلسطین که اشغالش کردن،حالا به سرم اومد دارم اشغال می شم البته خودم نه اتاقم! کم مونده دیگه هنوز خودم نرفتم اسباب اثاثیم پرت شه وسط حال (پیشنهادش هم شد اما من رد کردم)
سعی می کنم رفتم ایران باز هم بنویسم اگر اینترنتی پیدا شد و زمانی، از زندگی مجردی و در به دری از این خونه به اون خونه بنویسم، خوابگاه که به من تعلق نمی گیره مجبورم برم خونه ی فک و فامیل... هی از قبل به مامان گفتم من ۱۸ سال رو رد کردم خودم واسه خودم تصمیم می گیرم اینا هم هی می گن دیگه باید پی هر چی رو به خودم بزنی می ری اونجا واسه بقیه مسئولیت داره هر چند هم که ما بگیم، به قول مامان هر که طاووس خواهد جور هندوستان باید کشد...
نمی دونم من خیلی شاهکار کردم یا خیلی خینگ بودم که بلاخره قبول شدم، آخه هر کی می رسه می گه باید یه سور حسابی بدی واسه شیرینی قبولی... عمه جان هم صبح زنگ زدن بعد از کلی محاسبه به این نتیجه رسیده بودن که بنده اولین نفر در فامیل هستم که فردوسی قبول می شه و همگی فک و فامیل و در و همسایه چشم انتظار یه سوراند.(از اونجایی که خاله ها و عمه ها با هم فامیل اند، می شوند یه لشکر!!! سور دادن این همه مساوی با ورشکستگی)
جمعه می رسم تهران قراره دایی جون بیاد دنبالم بعد از اونجا با ماشین بریم مشهد، می ترسن من تنهایی برم، نصف شبی بدزدنم.
زندگی آرام، زندگی بی مشغله، طبیعت زیبا، مردم درستکار، آسمون پشمکی، کشور بی طرف، شهر ایده آل، آپارتمان قشنگ، اتاق نازم و در نهایت اینترنت پر سرعت خداحافظ
سلام دوست خوبم.وبلاگ خیلی قشنگی دارین.خوشحال میشم اگه مایلید با هم تبادل لینک داشته باشیم.من رو میتونید با اسم هخامنشیان لینک کنید و بهم خبر بدین که شما رو به چه اسمی لینک کنم
خواهررررررررری
دیگه بالا سر کی بیام هی داد بزنم بیدار شو چقدر می خوابی
مراقب خودت باااااااااااااش .
مواظب اتاقت هستم
آبجی سایه دنیا رو ببین داره همه چی بر عکس میشه چند وقت پیش تو ایران بودی و با هم چت می کردیم یادش به خیر...

خدا وکیلی یه خواب به من نمیدیدی این خوشت میومد شبا که می خوابیدی منم میومدم بالا سرت بگم پاشو پاشو خب من هم صبح خواب بودم زمانی.... چقدر صبوری کردم ها!!
وای به حالت اگه بلایی سر اتاقم بیاری توصیه های ایمنی رو هم در مورد تحت و کتابخونم حسابی رعایت می کنی
زیادی هم بدون من خوش نمی گذرونین!
سلام علیکم وبلاگ جالبی دارید. میگم میتونیم با هم تبادل لینک کنیم.اگه میشه به من خبر بدین .
تبریک می گم ، خوب جایی قبول شدی ، وردست امام رضا
یه نفر با یه آی پی خارجی به وبلاگم سر می زد ، همیشه فکر می کردم اجانب دارن رصدم می کنن تا نسلمو در بیارن !! ولی خدا رو شکر به خیر گذشت مثل این که آشناس
منم یه زمانی فلسطین بودم ، زد و رفتیم دانشگاه شهر غریب ، روزای اولی که رفتم دانشگاه فقط از یه چیز ناراحت بودم ، اینکه چرا کسی نیست که راهنماییم کنه و یا امر و نهی کنه، مثل خونه ،باید حواسم به همه چیز و همه کس می بود ، گذشت و بعد از برگشتنم من شدم اسرائیل و سایر خانواده فلسطین
یه نصیحت پدارانه : توی دانشگاه برعکس دبیرستان نمره مفت به کسی نمیدن ، بعضی ها اینو ترم 1 می فهمن و بعضی ها هم دیرتر و تعداد کمی هم کلا نمی فهمن ، 2 تا 3 هفته اول که وله اما بعدش شروع کن ( به شخصه توی 12 سال تحصیلم به غیر از شب امتحان درس نخوندم و راحت معدل بالا می زدم ،و اما ترم اول دانشگاه، چشمت روز بد نبینه شبای امتحان دعا می کردم اساتید محترم بمیرن تا امتحان کنسل بشه! آخه حجم درسا خیلی زیاد بود)
اینترنت دانشگاه ها سرعت بالایی داره( به شرطی که آقایون دانشجو فیلم دانلود نکنن )
اثاث جمع کردن سخت نیست چون نیم ساعت قبل حرکت جمع می کنم و همیشه هم کلی چیز جا می ذارم ، ولی کیفش به همینه که بری و بعد ببینی کلی از وسایلت نیستن.
و در پایان امیدوارم خوش بگذره و راضی باشی
یا حق
مرسی آره بلاخره بر می گردم به زادگاهم...
:))))) اجانب!!!!
این نهضت اسرائیل فلسطین همچنان ادامه داره اما گاهی اوقات جابه جایی صورت میگیره :))
پدرانه!!؟؟؟؟ سعی می کنم این نصیحت رو آویزون گوشم کنم... کلآ از ترم اولی بودن بیزارم، بدجوری ترم اولیا ضایع اند اما می گن از هر چی بدت بیاد به سرت میاد! با این دفعه می شه سومین بار که ترم اولی می شم :دی...دعای بهتر از این نبود به حال این استادای بخت بر گشته بکنی حداقل پاشون بشکنه چیزی!!!
خدا نکنه چیزی جا بذارم! فعلآ که درگیرم هی اسباب ها رو کم و زیاد می کنم تا به سی کیلو برسه... من که از اول هفته دارم جمع می کنم.
مرسی منم امیدوارم
ایشالله به سلامتی بیای ایران کمی آپدیت بشی


بعدشم کمی آب خنک تو ایران بخوری بفهمی آب خنک ایران خیلی خنک ه !ً
ولی مطمئنم تو مشهد خیلی بهت خوش میگذره ، شاید تو مشهد اینترنت و خونه و اب خنک و طبیعت و زندگی آرام و آپارتمان قشنگ و خوشکل و شهری آرام گیرت نیاد .ولی در عوضش مردمانی هم زبان هستن که زبانشون و میفهمی
آره منم فکر کنم تو مشهد بهم خوش بگذره فقط شاید بعضی وقتا دلتنگی کنم که اونم طبیعیه... ولی من مشهد رو خیلی دوست دارم هر جوری هم که میخواد باشه
سلام گلم.
الان که دارم واست کامنت میذارم فکرمیکنم ایران باشی.خوش اومدی به خونه خودت.امیدوارم لحظه های خوبی روتجربه کنی وبهت خوش بگذره.هروقت اومدی نت بهم سریزن.
زندگی آرام، زندگی بی مشغله، طبیعت زیبا، مردم درستکار، آسمون پشمکی، کشور بی طرف، شهر ایده آل، آپارتمان قشنگ، اتاق نازم و در نهایت اینترنت پر سرعت....


یه لحظه باورم شده بود از دنیا میخواین برین!!!!
سلام عزیزم.


به سلامتی دانشگاه قبول شدی؟
پس منم سور میخوام!!
امیدوارم خوشبختی مثل سگ پاچتو بگیره، مثل سوسک از سر و روت بالا بره، مثل انگل تو وجودت خونه کنه و مثل پیغام پشت سر هم واست بیاد
سالم از طرف فراموش شدگان

خوبی سلومتی
امیدوارم موفق باشی
برایت ۲aمیکنیم نترس نمی دزدنت
زتدگی جدیدت را به تو تبریک می گوییم تبریک
گاه گاهی به یادت غزلی می خوانم تا نگویی که دلم غافل از آن عهد و وفاست. خوب رویان همه گر با دل من خوب شوند خوب من، با همه خوبان حساب تو جداست.


سلام عزیزم.هنوز نیومدی؟؟
امیدوارم همیشه شاد باشی.
سلام بلوط جان.خوبی؟
جشن مهرگان مبارک
امیدوارم همیشه شاد باشی و قاصدکای خوشبختی رو شونه هات لونه کنن.
fatemeeeeee bia benevis ye chiziiiiiiiiiiii
نیستین
مث که هوای مشهد نساخته بهتون !
شایدم هنوز تو خوف امام رضایی !