خوابهای طلایی

پروردگارا در خانه فقیرانه خود من چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری که من چون تویی دارم تو چون خودی نداری

خوابهای طلایی

پروردگارا در خانه فقیرانه خود من چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری که من چون تویی دارم تو چون خودی نداری

میلادش، کنارش

دیشب حرم بودم خیلی ناز شده بود چه چراغونی کرده بودن!! دوست داشتی بشینی و ساعت ها به گنبد نگاه کنی... تا چند ساعت دیگه هم دوباره می رم، البته اگه زائرین محترم فرصتی بدن تا ما مشهدی ها هم زیارتی کنیم...  

همخونه گرامم گفت متن قبلیت یه جوارایی غمگین بود، اما من خیلی خوبم جدی بهم خوش می گذره، فقط مسیر طولانی راه دو سه باری شدید اذیتم کرد، اما واقعآ همه چی خوبه... مخصوصآ امروز که خیلی هم خندیدم اول صبح با خبر خوب تعطیلی فردا شروع شد و عصری هم این آقایون با اون مسابقه طناب کشیشون کلی خنده به لب ما اوردن.... 

خداییش این روزام انقدر که شلوغه، به تعطیلی نیاز دارم تا به کارام برسم... 

جالبه روز قبلی از دست این مملکت به عذاب اومده بودم اما حالا خیلی خوشحالم... 

آخه کارم به اداره جات با نظم!!! افتاد و کلی اذیتم کردن. می خواستم برم برای گواهینامه اقدام کنم آقای پشت میز نشین به قد بیچاره من گیر داد و منو فرستاد دنبال نخود سیاه کلی پول پیاده شدم و از این دکتر به اون دکتر، از این اتاق به اون اتاق، یه مهر اینور یه مهر اونور، آخرشم همه چی حل بود... کلی حرصم گرفت از این که تو مطب اونایی که برای قد اومده بودن تا شونه ی من بودن کلآ بهم توهین شد... بعدشم که برگشتم آموزشگاه جاها پر شده بود یعنی اون آقای پشت میز نشین سه هقته منو عقب انداخت... خدا بگم چی... 

بلاخره گذشت و از هفته دیگه کلاسام شروع می شه... 

مامی و آبجی جون هم از اونجایی که طاقت دوریمو ندارند جمعه تشریف میارن... 

 

هر چی چیزه خوبه به برکت امام رضاست، این ثابت شده حداقل واسه خود من، "میلادش مبارک"

نظرات 7 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 27 مهر 1389 ساعت 12:35 ب.ظ

عیدت مبارک فاطمه جون.دلم کلی برات تنگ شده بود.
حرم که میری واسه منم دعاکن.التماس دعا

صبا 27 مهر 1389 ساعت 12:36 ب.ظ http://harfhaiedeltangi.persianblog.ir

کامنت قبلی مال من بود.یادم رفت.شرمنده

سایه 27 مهر 1389 ساعت 05:19 ب.ظ

عیدت مبارک فاطمه .
آخی .. واقعا خوش بحالت . از ته دلم می خواستم که امروز اونجا می بودم .

ایشاا.. که دعا کرده باشی

فاطمه 27 مهر 1389 ساعت 11:53 ب.ظ

خب خب پس بهت خوش می گذره!بایدم خوش بگذره در کنار هم خونه ای عزیز...!قدرشو بدون!در کنارش همیشه احساسمی کنی!!!

امیرحسین 29 مهر 1389 ساعت 11:45 ق.ظ

سلام

خدا برات خواسته ، 4 سال حرم ، قبول بفرمایید که حسابیم خواسته

قبلا امتحان عملی و کتبی رو خود راهنمایی می گرفت
یه روز صبح که رفتیم فهمیدیم 2 تا درجه دار با 2 تا ماشین باید در عرض 4 ساعت از 200 نفر امتحان بگیرن و کل امتحان یه پارک دوبل بود و ما اینجوری قبول شدیم و بعد سپردنش به آموزشگاه ها خلاصه اومدن ابروش رو درست کنن ، زدن چشمش هم کور کردن، اصولا نظم و قاعده اینجا جواب نمیده ، همون سیستم هیئتی خودمون رو عشق است
آها تست قد و قامت هم نبود یه بینایی سنجی بود و یه تست اعتیاد برای افراد مشکوک!

کلاسا از هفته بعد شروع میشه ؟!
ما هفته بعد امتحان میان ترم داریم!

مشهد همه چیزش خوبه الا مردمش ، مثل نقل و نبات فحش می دن ، کل اموات و سایر وابستگان طرف رو جلوی چشمش میارن . ان شاالله که امام رضا اینم درست کنه ، رانندگی شون هم همینطوریه ولی این یکی دیگه درست بشو نیست

فی امان الله

نعیمه 2 آبان 1389 ساعت 01:43 ب.ظ http://genoait2009

سلام خانومی مثل اینکه شما مشهد هستید خوشا به سعادتتان از طرف من هم زیارت کنید هر بار که مشرف میشید به امام رضا بگید منو فراموش نکنه اخه ما یک دوستی قدیمی داریم.

مسی 6 آبان 1389 ساعت 10:24 ب.ظ http://masihane2009.blogfa.com/

سلام عزیزم.
امیدوارم تو درسات موفق باشی.
منم الان گیر یه امضا و قرارم و کاملا درکت می کنم.
شاد باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد